این در برف کپنهاگ اتفاق افتاد. یک پسر شش ساله، یک گرینلندر مانند اسمایلا، از بالای آپارتمان خود به مرگ خود افتاد. در حالی که بدن پسرها هنوز گرم است، پلیس مرگ او را تصادف می کند. اما اسمایلا می داند که همسایه ی جوان خود را از پشت بام نمی گذارد. به زودی او مسیری از سرنخ هایی را که برای او به عنوان قدم هایی در برف است، دنبال می کند. برای همسایه مرده خود و برای خودش، او باید یک سفر غم انگیز دروغ، وحی و خشونت که او را به جهان یخ و برف که از آن می آید، بیرون برود، که در آن یک مخفی انفجاری در زیر یخ انتظار می رود ...
خرید کتاب خانم اسمیلا و حس برف
جستجوی کتاب خانم اسمیلا و حس برف در گودریدز
معرفی کتاب خانم اسمیلا و حس برف از نگاه کاربران
یک روز برفی در کپنهاگ، اشعیا شش ساله از یک روستای شهر به مرگ او می افتد. پلیس آن را تصادفی تلفظ می کند. اما همسایه اشعیا، اسمایلا، متخصص در راه برف و یخ، قاتلان را متهم می کند. او در جستجوی خطرناکی برای پیدا کردن حقیقت است، دنبال مسیری از سرنخ هایی که او را به عنوان قدم های برف درک می کند.
مشاهده لینک اصلی
جالب خوانده ام اولین بار من برای خواندن یک کتاب از دانمارک و ابتدا در دانمارکی نوشته بودم. اولین بار من برای خواندن برخی از حقایق در مورد گرینلند و دایره قطب شمال. اولین بار من برای چیزهای زیادی درباره ی برف یاد گرفتم. آه برف! من زمین پوشیده از برف را دیده ام. من از برف در آسمان ندیده ام. این کتاب باعث شد که من بخواهم به گرینلند بروم و تمام چیزهایی را که Smilla Jasperson می داند و در مورد برف بدانم را یاد بگیرم. داستان درباره اسمایلا، که نیم دانمارکی (پدر) و نیم گرینلندر (مادر) است. او در مادرید، یک شکارچی قطب شمال، در گرینلند بزرگ شد. اسملا نابغه با مهارت های ریاضی بالا است. او در اوایل سن، او می تواند معادلات ریاضی و قضیه را فرض کند. او همچنین چیزهای زیادی درباره ی برف یاد گرفت. با این حال، من نمی توانم همه چیزهایی را که در کتاب در مورد ریاضیات و برف ذکر شده است را درک کنم، زیرا من هیچ وقت برای آموختن آنها برای یادگیری بهتر ندارم. من کتاب های دیگر را در پوشه فعلی من خواندم و حتی اگر واقعا مایل به درک بیشتر، به ویژه درباره برف باشید، مطمئن نیستم که آیا واقعا فرصتی برای دیدار از یک کشور با باران ضخیم واقعی وجود خواهد داشت بعدا در زندگی ام . بنابراین، من فقط خواندن و خواندن و نادیده گرفتن چیزهایی که ذکر شده در book.Well، ما نابغه Smilla. پس از آن یک روز هنگامی که او در حال حاضر با پدر خود زندگی می کند، که او رابطه تنگی دارد، همسایه های او 6 ساله، اشعیا از پشت بام خانه خود می افتد. پلیس می گوید که این خودکشی است. اسمایلا، به دلیل ریزش برف، فکر می کند در غیر این صورت. بنابراین، او تحقیق می کند و آنچه او متوجه می شود برای او بسیار بزرگ است. اما فراموش نکنید که او یک نابغه است، حتی اگر او تنها باشد، او فرصت مبارزه دارد. و این چیزی است که این کتاب در مورد آن وجود دارد. بهترین تریلر نیست که Ive آن را بخواند اما ارزش خواندن دارد. من احساس می کنم که چیزی در ترجمه ترجمه شده است. با این حال، لذت بردن از یک کتاب دانمارکی و یادگیری در مورد برف کشور، عناصر جنایتکارانه و فرهنگ، از جمله برخی از شیوه ها و سنت هایی که در محدوده خانواده و محله قرار دارند، یاد می گیرند.
مشاهده لینک اصلی
پیدا کردن این مرتب کردن کتاب های ذخیره شده من ... یک چیز را به یاد داشته باشید ... بنابراین، حدس می زنم که آن را 2 ستاره بود.
مشاهده لینک اصلی
من این را تکمیل نکردم با عرض پوزش بچه ها، من فکر نمی کنم هر روز به زودی. شاید دوباره در زمستان امتحان کنم؟ در حال حاضر به نظر می رسد نه گرانبها، عجیب و غریب از نوجوانی عاقل در برابر دنیای بزرگسالان بد، بسیاری از استعاره های بیش از حد، شما می دانید نوع چیز. من ممکن است این را در کالج دوست داشتم، اما در حال حاضر به نظر می رسد بسیار اشتباه در روش های اشتباه است.
مشاهده لینک اصلی
اوه، این کتاب بد است پیش فرض یک قلاب جالب به اندازه کافی است - یک پسر با سقفی از روی سقف افتاده است. پلیس آن را به عنوان یک حادثه گزارش می کند، اما اسمایلا، با احساس فوق العاده ای برای برف، فکر نمی کند. شهود اسمایلس که یک نامه مرسوم در آپارتمان پسران درباره بازنشستگی مادران خود ممکن است سرنخ را به پسرها نشان دهد مرگ او را به السا Lubing، فرستاده نامه. السا اسمایلا را کلید اصلی و کد مخفی می دهد که به او اجازه می دهد تا در بایگانی های شرکت های Cryolite که یک کتاب ورودی را در اختیار دارند، به دلایل الساس نسبتا غیر قابل درک باشد. بنابراین شروع یک سری از حوادثی اتفاق می افتد که قوانین علت و معلومات عمدتا در مورد زمانی رخ می دهند که Smilla در حال شکستن توپ های مردانه است، در حالیکه انگیزه های شخصیت ها مانند sikuaq (یخ نازک) نازک است و در آن منطق به masanartuq تبدیل می شود (بله، موش) چرا کشتی حمل هروئین در یخچال در هنگام سفر به یخچال های جدا شده و بازگشت. چرا مخازن ماهی را حمل می کند؟ چرا مكانيك در آغاز سفر خود با اسمالا ملاقات مي كند و تنها در نيمه راه در امتداد مقصد است. چرا پسر از سقف بیرون رفت، وقتی که می توانست آن سوزن بیوپسی عضلانی را در طی هر یک از بررسی های ماهانه پزشکی اش در اختیار او قرار دهد. چرا Jakkelsen کشته شد چرا Smilla حتی اجازه می دهد بر روی کشتی به هر حال. اگر دلیلش برای برف دلیلش باشد، چرا اکثر اعضای دیگر خدمه در تلاش برای کشتن او هستند. پاسخ به تمام این سوالات به عنوان مادری به عنوان pujurak (مه غلیظ) مبهم است. یا، من متراکم تر از سیریمیک (یخچال). یا نقطه این کتاب این است که سؤالاتی را مطرح نکرده یا طرح منطقی نپردازد، بلکه فقط برای لذت بردن از اسمایلا (که 37 سال دارد و مانند لباسهای زیبا - تکرار آگهی nauseum) ضربه می زند در تنوع چشم انداز تئاتری، و سپس به یک رویای مرطوب خوب بعدا
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خانم اسمیلا و حس برف
خرید کتاب خانم اسمیلا و حس برف
جستجوی کتاب خانم اسمیلا و حس برف در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
جالب خوانده ام اولین بار من برای خواندن یک کتاب از دانمارک و ابتدا در دانمارکی نوشته بودم. اولین بار من برای خواندن برخی از حقایق در مورد گرینلند و دایره قطب شمال. اولین بار من برای چیزهای زیادی درباره ی برف یاد گرفتم. آه برف! من زمین پوشیده از برف را دیده ام. من از برف در آسمان ندیده ام. این کتاب باعث شد که من بخواهم به گرینلند بروم و تمام چیزهایی را که Smilla Jasperson می داند و در مورد برف بدانم را یاد بگیرم. داستان درباره اسمایلا، که نیم دانمارکی (پدر) و نیم گرینلندر (مادر) است. او در مادرید، یک شکارچی قطب شمال، در گرینلند بزرگ شد. اسملا نابغه با مهارت های ریاضی بالا است. او در اوایل سن، او می تواند معادلات ریاضی و قضیه را فرض کند. او همچنین چیزهای زیادی درباره ی برف یاد گرفت. با این حال، من نمی توانم همه چیزهایی را که در کتاب در مورد ریاضیات و برف ذکر شده است را درک کنم، زیرا من هیچ وقت برای آموختن آنها برای یادگیری بهتر ندارم. من کتاب های دیگر را در پوشه فعلی من خواندم و حتی اگر واقعا مایل به درک بیشتر، به ویژه درباره برف باشید، مطمئن نیستم که آیا واقعا فرصتی برای دیدار از یک کشور با باران ضخیم واقعی وجود خواهد داشت بعدا در زندگی ام . بنابراین، من فقط خواندن و خواندن و نادیده گرفتن چیزهایی که ذکر شده در book.Well، ما نابغه Smilla. پس از آن یک روز هنگامی که او در حال حاضر با پدر خود زندگی می کند، که او رابطه تنگی دارد، همسایه های او 6 ساله، اشعیا از پشت بام خانه خود می افتد. پلیس می گوید که این خودکشی است. اسمایلا، به دلیل ریزش برف، فکر می کند در غیر این صورت. بنابراین، او تحقیق می کند و آنچه او متوجه می شود برای او بسیار بزرگ است. اما فراموش نکنید که او یک نابغه است، حتی اگر او تنها باشد، او فرصت مبارزه دارد. و این چیزی است که این کتاب در مورد آن وجود دارد. بهترین تریلر نیست که Ive آن را بخواند اما ارزش خواندن دارد. من احساس می کنم که چیزی در ترجمه ترجمه شده است. با این حال، لذت بردن از یک کتاب دانمارکی و یادگیری در مورد برف کشور، عناصر جنایتکارانه و فرهنگ، از جمله برخی از شیوه ها و سنت هایی که در محدوده خانواده و محله قرار دارند، یاد می گیرند.
مشاهده لینک اصلی
پیدا کردن این مرتب کردن کتاب های ذخیره شده من ... یک چیز را به یاد داشته باشید ... بنابراین، حدس می زنم که آن را 2 ستاره بود.
مشاهده لینک اصلی
من این را تکمیل نکردم با عرض پوزش بچه ها، من فکر نمی کنم هر روز به زودی. شاید دوباره در زمستان امتحان کنم؟ در حال حاضر به نظر می رسد نه گرانبها، عجیب و غریب از نوجوانی عاقل در برابر دنیای بزرگسالان بد، بسیاری از استعاره های بیش از حد، شما می دانید نوع چیز. من ممکن است این را در کالج دوست داشتم، اما در حال حاضر به نظر می رسد بسیار اشتباه در روش های اشتباه است.
مشاهده لینک اصلی
اوه، این کتاب بد است پیش فرض یک قلاب جالب به اندازه کافی است - یک پسر با سقفی از روی سقف افتاده است. پلیس آن را به عنوان یک حادثه گزارش می کند، اما اسمایلا، با احساس فوق العاده ای برای برف، فکر نمی کند. شهود اسمایلس که یک نامه مرسوم در آپارتمان پسران درباره بازنشستگی مادران خود ممکن است سرنخ را به پسرها نشان دهد مرگ او را به السا Lubing، فرستاده نامه. السا اسمایلا را کلید اصلی و کد مخفی می دهد که به او اجازه می دهد تا در بایگانی های شرکت های Cryolite که یک کتاب ورودی را در اختیار دارند، به دلایل الساس نسبتا غیر قابل درک باشد. بنابراین شروع یک سری از حوادثی اتفاق می افتد که قوانین علت و معلومات عمدتا در مورد زمانی رخ می دهند که Smilla در حال شکستن توپ های مردانه است، در حالیکه انگیزه های شخصیت ها مانند sikuaq (یخ نازک) نازک است و در آن منطق به masanartuq تبدیل می شود (بله، موش) چرا کشتی حمل هروئین در یخچال در هنگام سفر به یخچال های جدا شده و بازگشت. چرا مخازن ماهی را حمل می کند؟ چرا مكانيك در آغاز سفر خود با اسمالا ملاقات مي كند و تنها در نيمه راه در امتداد مقصد است. چرا پسر از سقف بیرون رفت، وقتی که می توانست آن سوزن بیوپسی عضلانی را در طی هر یک از بررسی های ماهانه پزشکی اش در اختیار او قرار دهد. چرا Jakkelsen کشته شد چرا Smilla حتی اجازه می دهد بر روی کشتی به هر حال. اگر دلیلش برای برف دلیلش باشد، چرا اکثر اعضای دیگر خدمه در تلاش برای کشتن او هستند. پاسخ به تمام این سوالات به عنوان مادری به عنوان pujurak (مه غلیظ) مبهم است. یا، من متراکم تر از سیریمیک (یخچال). یا نقطه این کتاب این است که سؤالاتی را مطرح نکرده یا طرح منطقی نپردازد، بلکه فقط برای لذت بردن از اسمایلا (که 37 سال دارد و مانند لباسهای زیبا - تکرار آگهی nauseum) ضربه می زند در تنوع چشم انداز تئاتری، و سپس به یک رویای مرطوب خوب بعدا
مشاهده لینک اصلی