کتاب مامور سری

اثر جوزف کنراد از انتشارات بزرگمهر - مترجم: پرویز داریوش-داستان تریلر

در سالهای اولیه بیستم در لندن و با تلاش واقعی برای انفجار رصدخانه گرینویچ، The Secret Agent یک بررسی پیچیده از انگیزه و اخلاق است. شخصیت عنوان، آدولف ورلوک، قطعا جیمز باند نیست. در حقیقت او و دایره او از خرابکارهای ناسازگار، جاسوس نیستند، بلکه تروریست ها هستند، که کمتر توسط آرمان های سیاسی هدایت شده اند، از جمله احساسات بی رحمانه و نفرت های نامعقول. Verloc به راحتی به ازدواج ظاهری رسیده است. زندگی خانوادگی به او یک پوشش محترم می دهد، در حالی که همسرش امیدوار است در برخورد با برادر ناتنی او Stevie کمک کند. در عوض Verloc شامل Stevie در یکی از طرح های انفجاری خود است، عمل که باعث خشونت، قتل و انتقام می شود.


خرید کتاب مامور سری
جستجوی کتاب مامور سری در گودریدز

معرفی کتاب مامور سری از نگاه کاربران
من فکر می کنم این یکی از بهترین رمان های قرن بیستم به دلایل زیر است: 1) زبان باشکوه است. برای یک خواننده مانند خودم، که دوست دارد در افکار مماسی گم شود، کانراد حمام گرم را که می توان در آن نفوذ کرد، ارائه می دهد. من اغلب فقط اجازه می دهم که جمله ها در امواج رنگ و موسیقی جریان می گیرند (معمولا من فاکنر را خوانده ام اما اگر می خواهم متوقف شود و تمام معانی را از یکی از زیبایی های کوچک خود به دست بیاورم، فقط روبان طلایی را می کشم و چیزی که به نظر می رسد گره ای از کلمات است به زیبایی باز می شود. من سعی کرده ام برخی از فاکنرها و مککارتی ها را به این طریق محکوم کنم و خودم را ناراحت کردم. سبک Conrads به من یادآور بسیاری از ظرافت، هرچند به مراتب کمتر، که ناباکوف با آن نوشت. شاید کسانی که به خارج از انگلستان می آیند می توانند ببینند و کارهایی را انجام دهند که ما با آن رشد کردیم. 2) او به ما در مورد چگونگی فکر کردن و رفتار انسان ها به ما می گوید. برای کنراد، به اعتقاد من، آنچه در درون افراد سر قرار دارد، حداقل به این معنی است که چگونه در جهان عمل می کنند. شاید مهمتر است، زیرا درک انگیزه کلیدی است. با درک انگیزه همه اقدامات، حتی اقدامات تروریستی، تصادفی هستند. من اعتقاد دارم که کنراد درست است وقتی شخصیت ها را به عنوان ضرورت های عاطفی خود قرار می دهد؛ او به سران آنارشیست ها، جاسوسان، پلیس ها و زنان خانه دار آرام کمر می شود و نشان می دهد که آنها تقریبا توسط نیاز به احساس امنیت، یا محافظان، و یا سر و صدای خودشان سر و کار دارند. بسیاری از شخصیت ها معتقدند که آنها در حمایت خود از یک علت عمل می کنند (یا آنارشی یا حاکمیت قانون)، اما در نهایت همه از طریق انگیزه هایی که احتمالا از آنها بی اطلاع هستند، هدایت می شود. و، خواننده عزیز، شما و من هستید. کنراد اولین کسی نبود که این دیدار را انجام دهد، اما او آن را به گونه ای ارائه می دهد که واقعا به خانه برسد. من مطمئن هستم که بسیاری از چیزهای مهم دیگر در کتاب وجود دارد، اما این تنها اصلی بود که من احساس کردم. 3) من عاشق چیزهای داخلی - که احتمالا فقط یک چیز شخصی است. من فصل ششم را دوست دارم که در آن یک بازرس کلیدی پلیس در ارتباط با رئیس خود است. بین هر خط از گفتگو، کنراد پاراگراف های تفکر داخلی را به ما می دهد - به طور خلاصه، او را ازshow آشنا می کند، نه به حکم @ که قرار است به نوشتن خوب اعمال شود. کنراد همه چیز را می گوید و کار می کند! این باید من را به مرگ بکشاند، اما در واقع فکر من را تحریک می کند. بعدها در رمان (فصل یازدهم)، این کشیدن از تمام اقدامات داخلی، یک صحنه ی در حال وقوع را به سطح تقریبا غیر قابل تحمل تنش منتهی می کند. این فوق العاده موثر است، اما من از بسیاری از خوانندگان مدرن شلوغ می ترسم فقط صبر ندارم. 4) امروز به نظر می رسد بسیار مناسب است. یکی از نشانه های یک کتاب عالی است این یک کلاسیک گرد و خاکی است که مسائل مربوط به رویدادهای تاریخی را بررسی می کند. در حال حاضر، با صدایی که فوری و حیاتی است، به ما می گوید.

مشاهده لینک اصلی
اولین بار من جوزف کنراد همانند Clarice Lispector، او در اوکراین متولد شد اما در جایی دیگر (لهستان، در مورد Conrads) مطرح شد. برداشتی که از این کتاب به من وارد کرد این است که کنراد فقط یک داستان افسانۀ با استعداد با رویکردهای روانشناسی عمیق نبود، اما او نیز نوعی بود که می توانست با زبان ملودی و شاعرانه حتی در چنین چیزهایی مانند یک کابین نگاه کردن به نقاشی های نقره ای که به او داده شده بود مسافر به عنوان پرداخت برای یک سوار: @ کابین به نقاشی های نقاشی نگاه کرد، که، به نظر می رسید بسیار دقیق در کف دست بزرگ خود را، نشان می دهد نتایج ناچیز که پاداش جلب بلند پروازانه و وظیفه یک بشری که روز آن کوتاه است زمین از شر. البته این تنظیم در قرن بیستم در لندن بود و این رمان در سال 1907 برای اولین بار منتشر شد. کابین در اینجا راننده تاکسی که ما امروز می دانیم نیست. @ Cab @ در اینجا جعبه رانده شده توسط یک اسب است. اما برای یک لحظه فکر می کنم. اجازه دهید بگوییم شما فقط سوار تاکسی شده اید و با رسیدن به مقصد، راننده را با چند یادداشت می پردازید، تغییرات را حفظ کنید، از شما متشکرم. آیا هر راننده تاکسی هرگز می گوید، به دنبال یادداشت ها، که آنها @ را امتحان نموده اند نتایج غیر قابل توجهی که شجاعت و دغدغه ی بزرگی از یک بشری را که روز خود را بر روی این زمین از شر بدست آورده است، تحمل می کند؟ آیا هر یک از نویسندگان فعلی ما یک شخصیت گذرا مانند آن را می سازد که به این فکر می کند؟ من فکر نمی کنم ما دیگر کنراد را در میان ما ندیده ایم. اکنون تصور می کنید که این فقط یکی از آن رمان های بلند فالوتین است که عبارات پرطرفدار است که باعث می شود خوانندگان را به مرگ بکشند و به خاطر بی نظمی ناخوشایندشان به آنها آسیب برسانند. در اینجا بخشی از طرح و شخصیت اصلی آن است: 1. عامل راز - آقای ورلک. یک تروریست انگلیسی که مخفیانه برای یک دولت خارجی کار می کند و سفارت خود را در لندن ملاقات می کند. به عنوان یک پوشش، او یک مغازه کوچک که مواد و مواد مخدر و مواد مخدر را به فروش می رساند نگه می دارد؛ 2. همسر - خانم Verloc، یا وینی. بسیار جوانتر از آقای ورلک که عشق واقعی او نیست (او غیر قابل قبول بود برای او واقعی دوست دارد خانواده)، اما او با او ازدواج کرد زیرا او اساسا یک مرد خوب و ارائه دهنده عالی است، و مایل به گرفتن حتی دو شخصیت بعدی - ؛ 3. برادر کوچکتر استیوی، برادر کوچکتر ویینی، عقب مانده ذهنی، با دشواری درک مشکل گفتاری، اما عمیق درون یک پسر خوب با حس عمیق محبت است؛ 4. مادر - خواهر و برادر مادر، قدیمی و لنگ. او فرزندانش را دوست داشت و نگرانی های خود را نسبت به Stevies آینده آشکار می کند. همسر و مادر از احترام و قدردانی بالا نسبت به نماینده مخفی برای نگه داشتن همه آنها حتی اگر او در واقع برای یک (همسرش) تعهد داشته باشد. این، آنها هرگز نتوانستند بر اندیشه ضعیف برادر که بر این اساس، عامل اسرار را مانند یک خداحافظی تحسین می کنند، تحریک کند. نماینده مخفی، از سوی دیگر، دوستش همسر است و از آنجایی که او شخص بد نیست، از حضور برادر و مادر خشمگین نیست، اما تنها در بهترین حالت به آنها بی تفاوت است. روز مادر مادر خانه و تصمیم به صرف بقیه روزهای باقی مانده خود را در موسسه خیریه صرف می کند. او این تفکر پسرانش را (Stevies) آینده، چه با اختلال روانی ناخوشایند خود. او دلیلی دارد که با یک دهان کمتر برای تغذیه، عامل مخفی، پسربچه را حفظ خواهد کرد و هرگز او را ترک نخواهد کرد. بعد از آن، عامل مخفی، توسط همسر تشویق می شود، برادر خود را با او در طول مکرر، طولانی ، پیاده روی مرموز. یک بار همسر آنها را ترک می کند و می گوید: \"آنها فقط مانند پدر و پسر هستند\". @ \"The Secret Agent\" یک مامور مخفی توسط طرفدارانش داده شد. او دستور داده است که یک بمب را در یک رصدخانه بگنجاند و آن را بکشد. بدون اینکه قصد داشته باشد به هر حال به برادر آسیب برساند، تصمیم می گیرد از او برای مأموریت استفاده کند. او فکر می کند که می تواند از این ساده ساز برای حمل بمب داخل رصدخانه استفاده کند، آن را ترک کند، سپس بلافاصله پس از 15 دقیقه، منفجر شود. اگر او دستگیر شود، پلیس قادر نخواهد بود چیزی را از سخنرانی بی نظیر و غیرواقعی اش بیرون کند. علاوه بر این، پسر نمی داند جهنم حمل بمب است. بنابراین او به دقت او را چندین بار تکرار می کند. روز مرگ سرنوشت ساز می آید، ذهن برادران ثابت می کند که ناتوان از اقدام در مطابقت با روشی که او بارها و بارها با عامل راز انجام داده است. این بمب در دستانش منفجر می شود. پلیس بقای خود را با استفاده از بیل جمع آوری کرد. در حال حاضر، اجازه می دهم در این نقطه می گویند جوزف کنراد درگذشت و این رمان را ناتمام گذاشت. پس از آن شما وظیفه کردید که آن را برای یک نسخه فیلم، خوانندگان خوب پیدا کنید که سبک نوشتن کنراد خود را از طریق بررسی های پرکاربرد خود کشف کرده اید. چگونه می توان داستان را پایان داد؟ در اینجا مادر، که دوست پسر او را به ارمغان می آورد، و کسی که برای آینده اش قربانی شخصی کرده است. در اینجا زن است که به شدت دوست داشتنی و وفادار به برادر کوچک بی نظیر خود است، شما چه کاری را برای انجام پایان نامه مناسب این طرح بزرگ انجام می دهید؟ عامل راز، مرتکب اشتباه وحشتناکی می شود، چگونه می توانید مقابله ی اجتناب ناپذیر خود را با همسر خود، خواهر پسر او که ناخواسته روشن می شود، نوشت ...

مشاهده لینک اصلی
نماینده محرمانه و تروریستی می خواست این رمان را برای مدتی بخواند. وقتی دیدم در کتابی که خواندم اشاره کردم، تصمیم گرفتم این رمان بعدی را بخوانم. واقعا بهانه ای برای خواندن بیشتر آثار کنراد این کار را برای من انجام می دهد، اما این بار من به طور خاص توسط موضوع - کشف تروریسم سیاسی گرفته شد. اگر اشتباه نکنم، این موضوع مشترک با کنراد نیست. خوب، این موضوع مشترک در دوره ادبیات نیست. چند رمان واقعا خوب درباره تروریسم نوشته شده است؟ کتابهای زیادی درباره تروریسم وجود دارد (بیشتر به وسیله روزنامه نگاران و تحلیلگر سیاسی)، اما در دنیای ادبی هنوز به نظر می رسد تا حدودی از تابو است. من تحقیق و تحقیق زیادی را انجام نمی دهم، اما وقتی که به تجربه خواندن شخصی من می رسد، علاوه بر هربرت، طاعون سفید، طاعون White و Rushdieâ € ™ s ظلم Satanic هیچ چیز به ذهن می آید. اینها تنها دو رمان است که به یاد می آورند که در مورد تروریسم صحبت می کنند. دیگران وجود دارند، اما مطمئنا در بالای لیست بهترین فروش نیستند. جالب است که امروز، زمانی که تروریسم خیلی گسترده است - این نه به عنوان یک موضوع مشترک در ادبیات به عنوان ممکن است انتظار می رود. بنابراین، قطعا تعجب آور بود که کسی آن را بررسی می کرد. این رمان از یک رویداد واقعی الهام گرفته شده است و امروزه وقتی این چنین «فراوان» زیاد است، شاید حتی بیشتر مربوط باشد. پس از خواندن آن، می توانم بگویم که این کار بیش از آن است که فقط یک طرح در اطراف یک اقدام تروریستی ایجاد کند. من خوشحال شدم که متوجه شدم که نماینده مخفی بیش از یک رمان در مورد یک اقدام تروریستی است، این رمانی است که نمی ترسد به عمق نگاه کند و دینامیک اجتماعی و فردی پشت آن را بررسی کند و همچنین نشان دهد که چه چیزی ممکن است منجر به فردی شود که در معرض آن قرار دارد. چطور تئوری تروریزم را مدیریت می کنم؟ می توانم بگویم کنراد این موضوع را بسیار خوب انجام داده است. او با ایجاد یک شخصیت اصلی که به عنوان یک مامور مخفی کار خود را به عنوان یک مأمور مخفی انجام می دهد (که به شدت نیاز دارد تا بتواند از خانواده اش حمایت کند)، او یک پیچ و تاب طاقت فرسا به روایت اضافه کرد. من با شگفتی که با شخصیت رمان، یعنی عامل مخفی، مخالفم. آقای Verloc به هیچ وجه شخصیت دوست داشتنی نیست. با این حال، در مورد زندگی او چیزی بسیار غم انگیز است. ظاهرا ماتا هاری نه به خاطر اینکه او برای آلمانی ها جاسوسی کرد، بلکه به خاطر اینکه او هیچ گونه اطلاعات ارزشمندی را برای کارفرمایان خود ارائه نداد، کشته شد، به طوری که آنها تصمیم گرفتند از او به عنوان یک مامور اتهام استفاده کنند و به او اجازه بدهند که به درستی متوجه شود که هیچ کس از دست نخواهد داد یک رقاص پیری فاحشه تبدیل شد. به هر حال آقای ورلک به من یادآوری کرد. او یک دعا آسان برای کسی مانند آقای ولادیمیر است. مخلوط کردن تراژدی های داخلی و شخصی با برنامه های سیاسی و جنون به طور خاص به خوبی انجام شد. تروریست ناخواسته یک شکل است که از افکار هشدار دهنده و نگرانی های نگران کننده ای برخوردار است. من این را نمی دانم، اما می توانم آن را برای یک رمان بسیار جالب در نظر بگیرم. سران قوای مقننه باید با تروریست ها مبارزه کنند، نه تبدیل به تروریست ها می شوند - یا آنها هستند؟ در زمانی که شواهد قابل توجهی وجود دارد که برخی از دولت های غربی (و یا هر کس پشت سر آنها) ممکن است چیزی برای افزایش ISIS داشته باشد، نمی توان باور کرد که دولت ها می توانند و می توانند از تروریسم به عنوان وسیله ای استفاده کنند به اهداف خود، یعنی در هر سواحل قدرت با این حال، این نه تنها دولتها و سازمانهای اجتماعی است که در این رمان بررسی و انتقاد می شوند. بیکاری، کمبود پول، فقر - ​​اینها انگیزه های بسیاری از اقدامات است. Conrad آن را واضح می سازد که زندگی یک نژاد موش است. هیچ جایگاهی برای رمانتیک وجود ندارد. نیاز ناامید کننده به قدرت، فقط در پشت مقامات دولت و اقدامات آنها نهفته است. در برخی مواقع شما این احساس را می کنید که هیچ کس واقعا آن چیزی که به نظر می رسد نیست، همه چیز به نظر می رسد یک برنامه مخفی داشته باشد. ISOLATION و UNCERTAINTYSecrets، اسرار، اسرار .... چقدر یک فرد به طور متوسط ​​پنهان است؟ چقدر از خودمان و دیگران پنهانیم؟ اسرار ما چیست؟ به نظر می رسد در این رمان بسیار زیاد است. یادآوری می کنیم که همه ما به عنوان افراد و جامعه، همه چیز را پنهان می کنیم. فضای انزوا به نظر می رسید در این یکی بسیار قوی باشد. در گفتگوها بسیاری از افسانه ها نوشته شده است، این بسیار در گفتمان بین شخصیت ها وجود دارد و تنها این احساس را تقویت می کند. علاوه بر این، من این حس را داشتم که در The Secret Agent بیش از سایر کارهای کنراد، بیشتر وجدان و سارکوزی بود، یا شاید بیشتر در معرض باز شدن بود، نه به طرز شایسته ای که در داستان دیده می شد. صحبت از آن، این رمان حتی به نظر می رسد که دیگری از آثار او است. همانطور که همیشه، کنراد از نقص تاریک طبیعت بشر دور نیست، آن را از یک فردگرایی یا یک دیدگاه اجتماعی ببنید. طرف غم انگیز قدرت سازمان یافته به نظر می رسد به عنوان جنون خشونت آمیز آنارشیسم به عنوان بالقوه وحشتناک است. مکالمات بین آنارشیست ها خون من را خنک می کنند. این واقعیت است که بسیاری از آنها (در این رمان) مسیر هستند ...

مشاهده لینک اصلی
این کتاب یک کتاب درجه یک با یک رمان است. من آن را زمانی که من آن را انجام می دهم متنفرم به هر حال من 5 سال به روستا دادم، من این کتاب را به شما می دهم؟ این کتاب بهتر از همه است. من یک کتاب را پر از Hiç خواندم. منظورم این است که این کتاب دردناک است. من آن را یک بار گفتم این خیلی زیباست. منظورم این است که ادبیات بوی آن دارد. این فوق العاده است نوشته شده توسط سان قلعه ± lmamä تیم ±، تقریبا دست به çEkic، مورسیا آلما تیم مثل یک بزرگ kayayä ± heykeltä ± Raay KA ± ± R نامه کبوتر ± تیم هایی که kitabä ± جوزف آینه ± زمان در یک یایا ± علمی N conrad.tab این بدان معنا نیست که چیزی بگوید، چرا که نظام حکومت طلایی چیزی است که سیستم است، چطور همه چیز تخریب شده و سیستم خارج از آن است این نیز یک کار است که به شما می گوید که شما نمی توانید متوقف کنید. حباب همیشه برنده می شود، و هر عمل دیگری که برعکس انجام می شود، آن را تقویت می کند و مردم بی گناه را مسخره می کند، در حالی که قربانیان مرده اند. یک لایحه در سمت چپ وجود دارد. اقدام در هوا است. هدف این است که مردم را بیدار کنیم. آنها محل برگزاری کنسرت را به عنوان کاخ گرینویچ انتخاب می کنند. (چرا همه کسانی که معابد هستند در حالی که این علم yuvasä ± نار ± آنها ترجیح، کتاب خیلی خوب گفتن تیم ± نویسنده.) هیچ کس ã¶ldã¼r اجتناب Kayda به ± yla gerã§ekleåÿtiriliy عمل، اما اقدامات در معلول ziinsel دوست hayatä ± نار ± از دست دادن. مورد بعدی کمی مخلوط است. همه خود را در حین احیا خود می فروشند. در این زمان، موسسه ای که دولت را نمایندگی می کند، با ایمنی مواجه است. بازیکنان همچنین به کاهش سن کمک می کنند و بازیکنان به نفع خود بازی می کنند و بازی می کنند. این کتاب می گوید: انسانها خودخواه هستند و این ترجیح داده نمی شود. این که آیا شما یک چپ، نجات دهنده، مذهبی، غیرمسلمان، متعصب یا cimbo هستید، شما انسان هستید. در هر حال، خودتان را حذف کنید بگذارید به کاراکترهای یک بار دیگر نگاه کنیم: آدولف ورلوک: هنگامی که این کلمه را می خوانم، قبلا این نام را خوانده ام که اولین بار خوانده ام. نویسنده کنراد یک پولونیوم است (اگر او انگلیسی نوشته است) و آدولف این شخصیت را به نام او داده است. برخی هیتلر یک ضربه شلیک کرد. Verloc صفحه نمایش دست چپ دست چپ را نمایش می دهد. مدیران اجرایی تصمیم می گیرند، تامین مالی و تجهیزات می کنند. و در نهایت، این تصمیم بی قید و شرط است. به عنوان مثال، در آخرین اقدام، گرینویچ یک اقدام بمب را برنامه ریزی می کند؛ او بسیاری از عشق های اجتماعی را از دست داده است، که او به همان اندازه که او می فهمد، بسیار مهم است، یک قوه اجرایی وجود دارد که از شوهرش در آن استفاده می کند و اقدام را در اینجا تصمیم می گیرد؛ Vladmir. در حال حاضر، این ولدمیر مانند یک دست بزرگ است، در حالی که در همان زمان تروریست نیست. بنابراین آنها جایی در بهترین مکان خود در جامعه هستند. این نوع سنگ مرمر است که خودش را شناخته است. Verloca شمردن کلمات تونال و دستور عمل را فورا انجام می شود. او از بالا به پایین از تپه صحبت می کند و زندگی انسان را رها می کند. وینی ورلوک؛ آدولفون شوهرش با مادر و خواهر معلول ذهنی زندگی می کند. برادر بزرگ آن را برای حمل بمب در عمل استفاده خواهد کرد و در نهایت زندگی خود را در یک زندگی غیرقابل پیش بینی از دست خواهد داد. همه چیز در مورد مادرش و برادرش وینی. آنها در کار زندگی می کنند و این به مردی با نام Verloc پایبند است. اگر چه آدولفن از آنها نفرت دارد، آنها باید این مرد را تحمل کنند. آدولف یک شوهر، زن، برده، همسر خانه است، که یک بازیگر تجاری نیست. او وینی را بسیار دوست دارد. اما او سرد است منفعل تهاجمی است، هانی. وینی سولیوان خدمت می کند وینی یک جاسوسی از گذشته است که بارها در این کتاب برجسته شده است. این فقط خدمت می کند. احساسات آنها بسیار مفتخر است. سلام جی چیزی رو احساس نمی کنه او قبل از اینکه او صدمه ببیند خدمت به شوهرش می دهد. فقط یک ربات که چیزی را از او خواسته است. Adolf قبل از گذراندن زمان آماده شدن برای اقدام است. و او بمب گذاری برادر وین است. او می خواهد بمب بزرگ را بیاورد و به خانه عمل بپردازد، و به جزئیات بسیار دقیق نگاه می کند. با این حال çOcuk gã¶zle معلول ذهنی و من شگفت زده بود که رفتن را از طریق پارک در تیم خانه ã¶nã¼n خود ± ± ± yor برای و La بمب با هوا uã§uyor.winni hayatä آدادا ± ± ± نار ماه احمقانه از ± ± kardeåÿ خواهد بود که kocasä yã¼zã¼n ö این lã¼y است. خوب، آدولف، من فکر می کنم آن را مانند آب وجود ندارد سمت چپ، بنابراین پیش بروید و این کار را هم اکنون انجام دهید. من نمی توانم صبر کنم تا به کیک تولد بروم. در حال حرکت تا به حال شما سال های بسیاری از وینی پاسخ یا پاسخ gã¶r ± gã¶rmeyeceäÿ این صنعت هنوز سیگار کشیدن، آدولف ± خسته اما این بار آن است öYl و وینی دست geã§irdiäÿ ã§aäÿä BA ± ± نمی sokuveriy این åÿã¶yl kalbine.final به خوک آدولف است. شب وحشت زده وینی را به ارمغان می آورد و او را از عودت با اوسیپون مواجه می کند. او به او می گوید که شوهرش فوت کرده است و او باید به او توجه کند و شوهرش در جیب خود برای پولش باشد. Ossipon کسی است که سالهاست از آن خارج شده و قراردادی را از آدولف منتشر نکرده است ... در نهایت، Ossipon چپ پول برای پول پرداخت می کند و وینی است ... söylemiceeeeemmm :) در نهایت گفت و گو با Ossipon است که در ماهیت این دوره است. سیستم هانی Ossipon را به جزیره می برد و می گوید که هانی سعی کرد من را بیمار کند. به جلو نگاه کنید؟ هنگامی که این فرصت را پیدا می کنید، شما نیز بدتر عمل می کنید. تنها نگرانی شما این است که سیستم ...

مشاهده لینک اصلی
سعی کنید تصمیم بگیرید که آیا «کتاب« می تواند یک پروسه پیچیده باشد یا خیر؟ اوه، نه برای برخی از کتاب ها برخی از کتاب ها شما را به سرعت و به طور صریح غرق در واقعیت خود و غوطه دادن و زمزمه به شما در طول روز که شما قرار است در حال کار، رانندگی و یا در حال اجرا است. اما برخی از کتابهای ساده و خیره کننده وجود دارد؛ کتاب هایی که تقریبا به نظر می آید شما را جسارت می کنند تا آنها را پایین بیاورید و به چیز دیگری بروید. Conrad's Agent مخفی به این شیوه به من ضربه زد. من مقدمه، کتابشناسی انتخابی، دوره زمانی و مقدمه نویسنده را مطالعه کردم و بسیار هیجان زده شدم. من عاشق یادگیری در مورد موازی در داستان با وقایع در زندگی نویسنده است. من دوست داشتم شاهد رویدادهای تاریخی در زمان کنراد در کنگو بلژیک باشم. من از خواندن در مورد اینکه چگونه نویسنده با این ایده برای داستان روبرو شد، لذت بردم: کسی تلاش کرده بود تا رصدخانه گرینویچ را منفجر کند و خود را به بیت ها متلاشی کند. و یک دوست Conrad مشاهده کرد: \"اوه، این شخص نیمه ادم سفیه و احمق بود. خواهر او پس از آن خودکشی کرد. \"Agent Secret یک مرد به نام آقای Verloc است. او با یک زن که از مادر نامعتبر خود مراقبت می کند، ازدواج می کند و او \"برادر کامل\" نیست. وینی Verlock برای این وجود دارد. همسرش فروشگاهی را اجرا می کند که قرص های قدرت جنسی و نرم افزارهای نرم افزاری را به فروش می رساند. او کارهای زیادی را انجام نمی دهد، اما وینی سؤال نمی کند و زندگی را تحمل می کند. ناگهان زندگی او مختل می شود زمانی که افسر به خانه می رسد با یک پارچه با آدرس خود که بر روی آن نوشته شده است از بدن که به یک میلیون بیت و قطعه منفجر شده بود و بعد از اینکه با یک بمب تجزیه شد باید با بیل جمع آوری شود که برای رصدخانه گرینویچ طراحی شده بود. برادرش گمشده است و بر او می آید که برادرش کت را پوشانده بود که آدرس پارچه را به آن وصل کرده بود. شوهرش مسئول قتل برادرش است. داستان بسیار ساده و سرراستی است و نباید بیش از حد طول بکشد. اما پس از دیدار با وینی، آدولف و استیوی و آقای ولادیمیر، ما باید بعد از گفتگو بین آقای ورلوک، عامل مخفی، و نخست وزیر سفارت و آقای ولادیمیر و دیگر شخصیت های سایه دار و گفتگو صحبت کنیم. پیدا کردن خودم بسیار غیر فعال و به جای فرار از واقعیت با کتاب من باید مرتب سازی برخی از اشتغال کار و یا برنامه ریزی شام یا (بدتر از هر چیز) به سکوت آواز بخش کوچکی از برخی از آهنگ پاپ. من متوجه شدم که این یکی از اولین کتابهای مربوط به یک اقدام تروریستی بود. کل گفت و گو جذاب که قبلا در کتاب رخ داده بود در مورد اینکه چگونه آنارشیست ها باید روشن کنند که آنها \"تعیین حرکت کلی\" از کل ایجاد اجتماعی هستند، \"هدایت کردن\" [آنها:] ضربه هایی به چیزی غیر از عواطف عادی از بشریت است که در ابتدا به زحمت من را جذاب می کرد، به طور ناگهانی فراموش شده بود و من بیشتر درباره ی تقسیم بندی که من فقط متوجه شدم یا اینکه در آن ماشین با صدای بلند رانندگی کردم، بسیار مراقبت کردم. به طور خلاصه، این کتاب بسیار خسته کننده شد و من هیچ نگرانی برای شخصیت ها و یا در مورد نتیجه را از دست دادم. اما پس از آن، در طول روز متوجه شدم که دربارۀ عامل راز است. در مورد Winnieâ € ™ ثانیه دوست پسر، قصیر، که پدر او حاضر به اجازه او ازدواج وینی، زیرا او به عنوان یک بسته با یک مادر نامعتبر و یک برادر نابهنگام آمد. Id سعی می کنم تصمیم بگیرم اگر فکر می کنم استیوی اوتیستیک بود. یا در این صورت چنین می اندیشد: او متوقف شد و یک مارپیچ برداشتن سبیل هایش در بالای زرق و برق دندان های سفید، او را بیان یک جانور بازتابنده، نه بسیار خطرناک - یک جانور آهسته با سر براق، غم انگیز تر از یک مهر و موم، و با صدای شلغم. و من این جمله را در سرتاسر من تندتر می کنم تا اینکه آهنگ کت پری را بخوانم. تلختر از یک مهر و موم! مرد من این عبارت را دوست دارم من واقعا تقریبا وسوسه بودم که کتاب 4 را فقط به خاطر آن مرجع مهر و موم کند. اما پس از آن، نه، من نمیتوانم، خاطراتم را از دست داده ام تا از طریق 2 پاراگراف، قبل از اینکه چشمم شروع به بسته شدن کرد و فکر کردم که وجدانم شروع به ادغام با دنیای رویایی کرد، و من با یک رتبه سه ستاره اما من توصیه می کنم که شما این کتاب 1907 در مورد تروریسم سیاسی را بخوانید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب مامور سری


 کتاب خانه ای میان کاج ها
 کتاب هیچکس اینجا حقیقت را نمی گوید
 کتاب همه شیاطین این جا هستند
 کتاب یادت هست؟
 کتاب او را برایت می کشم
 کتاب کودک کامل