منفرد كمكم لقبی که پدربزرگش برايش انتخاب كرده بود را با تمام وجود پذيرفت. خودش را قانع كرد كه بيشتر اوقات در خانه توی تاريكی مینشيند. تا حد امكان بیصدا راه میرفت، از سايههای خنك خانهی قديمی رد میشد و از ترساندن خدمتكارها لذت میبرد. با خيال يواشكی وارد اتاق دخترها شدن و فرو كردن دندانش در گردنشان ـ وقتی كه خواب بودند ـ حسابی كيف میكرد. آنها هم مثل خودش از يك خيال واهی كه معتادش بودند بيدار می شدند تا به زندگی در سايهها ادامه دهند؛
خرید کتاب ناپدیدشدن ادل بودو
جستجوی کتاب ناپدیدشدن ادل بودو در گودریدز
معرفی کتاب ناپدیدشدن ادل بودو از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ناپدیدشدن ادل بودو
خرید کتاب ناپدیدشدن ادل بودو
جستجوی کتاب ناپدیدشدن ادل بودو در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی